چرا اکثر شرکت ها و سازمان ها قبل از تشخیص مسأله و عامل ایجاد مشکل، اقدام به تصمیم گیری و ارائه راه حل می کنند؟ آیا شما در سازمانتون واقعا نیاز به آموزش دارید یا افراد نامناسبی رو استخدام کردید؟ وقتی سطح فروش پایینه باید نیروهاتون رو کم کنید یا روی توسعه محصولتون یا بازاریابی اون کار کنید؟ وقتی لازمه هزینه ها رو کم کنید، آیا به جای حذف وظایف اداری کم ارزش، از توسعه منابع انسانی می زنید؟
در ادامه 6 سطح از ارزیابی برای عارضه یابی سازمان رو معرفی می کنیم.
- ارزیابی صلاحیت
آیا افراد و استعدادهایی رو که نیاز دارید در اختیار دارید؟ در پست های مناسب؟ برای دستیابی به اهدافی که در نظر دارید چه توانمندی هایی مورد نیازه؟ سعی کنید به دقت و بدون توجه به وضعیت فعلی شرکتتون به این سوالات جواب بدید … در مرحله بعد ببینید الان شرکت شما در جه وضعیتیه … آیا کارکنانتون استعدادها و توانمندی های مورد نیازتون رو تأمین می کنند؟
- ارزیابی رهبری
هرچند که داشتن توانمندی رهبری هم بخشی از مرحله سنجش صلاحیته، ولی خیلی مهمه که جداش کنید و به دقت ارزیابی کنید … بدون داشتن یک رهبری مناسب، هدفی محقق نخواهد شد … آیا رهبر سازمان بر خروجی های شرکت اثرگذاره؟ آیا با صداقت و باهوشه؟ شرکت ها باید به دنبال استخدام، انتخاب و ارتقاء بهترین رهبران باشند و برای حذف اون دسته از رهبرانی که برای سازمان مضر هستند اشتیاق داشته باشند.
- ارزیابی مسئولیت پذیری
حتما گاهی از خودتون سوال کردید که چطور حس مسئولیت پذیری بیشتری رو در سیستم و بین کارکنان ایجاد کنید! برای پیدا کردن این فرصت ها، اول باید ببینید که کارکنانتون تا چه حد از استانداردها، انتظارات و اهداف سازمان مطلع هستند … آیا شما سیستم هدف گذاری که همه مجموعه در تمامی سطوح از اون مطلع بشن دارید؟ آیا کارکنانتون می دونند که کجای این استراتژی و هدف گذاری هستند؟ آیا مدیران روش درست و معنی داری برای ارزیابی عملکرد دارن؟ آیا پس از دستیابی به اهداف و رفتارهایی که مطابق با ارزش های سازمانتون هست پاداش می دهید؟ اگر این کار رو می کنید و هنوز هم به حس مسئولیت پذیری بیشتری احتیاج دارید، باید سطح همکاری و کار گروهی بهتری رو ایجاد کنید … اگر پاداش متناسب با عملکرد نباشه، پیام نادرست رو به افراد مخابره می کنید و نتیجه اش هم اون چیزی نخواهد بود که انتظار دارید … پس حتما پاداش رو متناسب با عملکرد ارائه کنید.
- ارزیابی نظارت
آیا سیاست ها و ساختار سازمانی درستی دارید که بتونه موجب تصمیم گیری درست، حذف بروکراسی، انتشار اطلاعات در سطوح مختلف و افزایش همکاری بشه؟ در مورد استراتژی و فرهنگی که نیاز دارید فکر کنید … بعد، ساختارتون، سیاست هاتون، و فرآیندهای تصمیم گیریتون رو ارزیابی کنید … هر سازمانی نقاط قوت و ضعف خودش رو داره، ولی اگر شما نتونید فرآیندها رو جوری تنظیم کنید که نقاط قوت رو حداکثر و نقاط ضعف رو حداقل کنه، هر چند سال یکبار مجبور به سازماندهی مجدد خواهید بود …
- ارزیابی فرآیندهای کاری
فرآیندهای کاری باید نیازهای رقابتی یازار رو پوشش بده … اونها باید در عین با افزایش کیفیت و تأمین رضایت مشتریان، کارآمد باشند … از نزدیک ترین کارکنان به مشتریان سؤال کنید که چه کمبودهایی وجود داره … شما از بالا و در جایگاهی که هستنید نمی تونید این مسأله رو با اون دقتی که اون افراد می بینند، ببینید …
- ارزیابی ظرفیت برای تغییر
آیا شما برای رشد و توسعه شرکتتون استراتژی دارید؟ این تغییرات چه اثراتی روی سازمانتون و مشتریانتون خواهد داشت؟ هر برنامه ای برای تغییر باید شامل یه برنامه برای مقابله با مقاومت های احتمالی و تشویق به بازخرید باشه … سازمان ها باید جوری طراحی شوند که انطباق پذیری و انعطاف پذیری رو ترویج بدهند … تغییرات اتفاق می افتند … شما باید آماده باشید و برای شکل دهنده اون تغییرات باشید …